کارفرمای این شرکت همچنان از کارمندان خود ناراضی است. او دائماً بر سر زنانی که کار نمی کنند فریاد می زند ، او را تهدید به اخراج می کند ، اما زنان اصلاً به او اهمیتی نمی دهند و به جای کار به مزخرفات خود ادامه می دهند. رئیس که از تحمل چنین هرج و مرجی خسته شده بود ، تصمیم گرفت که چگونه دختران را از هم جدا کند. اولین قربانی او یک منشی مو سیاه بود که فقط می توانست با دوستدارانش از طریق تلفن تجاری صحبت کند. در حال فرار به یک چیز کوچک داغ ، او لباس کوتاهی را روی او کشید ، لباس زیرش را پاره کرد و با دستانش الاغ او را نوازش کرد. به تدریج ، او کنجکاوی خود را پایین آورد و شروع به درک این کرد که شریک زندگی اش چه الاغ زیبایی است. یک نقشه موذی بلافاصله در سر او رسید ، و sexپاره رئیس می خواست حرف خود را به نقطه او وارد کند. با این وجود ، در آخرین لحظه او کمی از کودک ناراحت بود ، و قبل از اینکه او را به الاغ بکشاند ، او را مجبور کرد که او را لعنتی کند. به محض اینکه دخترک بشکه را با آب پاشید ، گدای مو را گرفت ، آن را به حالت منحنی درآورد و شروع به نفوذ به کمر محکم او کرد. فرد فقیر در سرتاسر اتاق فریاد کشید ، اما خیلی زود آرام شد و شروع به دریافت سوفل بزرگ از لعنتی مقعد سخت کرد.